میدونی.
گاهی وقتا دوست دارم با تموم وجودم داد بزنم که
"دنیا ازت متنفرم!"
ولی یه چیزی رو یادم میاد.
دنیا اصلا وجود خارجی نداره!
منم که اونو توی ذهنم ساختم.
در اصل از خودم متنفرم
حالا جرئت نمی کنم اینو به خودم بگم.
من هنوز گاهی اوقات جلوی آیینه خودمو میبینم و لبخند می زنم
برای چیزایی که درونم روزی دوستشون داشتم
هرچقدر هم بخوام فرار کنم بازم خودم میمونم
اگر بخوام تغییر کنم.
بازهم همونم.
چشمامو میبندم
یه لحظه تصور میکنم همه چیز اونطوریه که دوست دارم
لبخند می زنم
بعد می فهمم که همش خیاله!
دوباره چشمامو باز میکنم.
من هنوز همونجام
همون جهنم دره ای که خودم ساختمش
توی این لحظه.
دارم زندگی میکنم و ساعت همینطور جلو می ره
هیچکس نمی تونه ثابت کنه که من یک دقیقه پیش به چی فکر میکردم
اما خودم میدونم و ازش می ترسم
از روزی که هیچ دلیل احمقانه ای برای ادامه زندگیم نداشته باشم.
بــیدار جـــیم.کـــافــــ(Awake J.K)
درباره این سایت